حضرت هود در قرآن
نام او در قرآن ده بار آمده و یک سوره به نام او نامیده شده است.
حضرت هود علیه السلام بر قوم عاد مبعوث شد. قوم عاد در وادى یا صحراى احقاف سکونت داشته اند.(سوره احقاف، آیه 21) احقاف به معناى شنهاى روان مى باشد و سرزمینی است بین عمان و أرض مهره تا حضرموت. ساکن این سرزمین از ذریه کسانى بودند که به همراه حضرت نوح از طوفان نجات یافته بودند و داراى جثه هایى قوى و بزرگ و بلند بودند. (سوره اعراف، آیه 69 و سوره سجده آیه 15 و سوره شعراء آیه 130)
این قوم در شهرنشینى و تمدن، پیشرفت زیادى کرده بودند. آنها سرزمین هایى آباد و زمین هایى حاصلخیز که داراى باغها و نخلستان ها و زراعت هاى زیادى بود؛ داشتند و داراى احترام و مقام زیادى بودند. در این موقعیت، خداوند حضرت هود علیه السلام را که خود از همان قوم بود در میان آنها برانگیخت تا آنها را به حق و پرستش خداى یگانه دعوت کند و از پرستش بت بازدارد تا به عدل و احسان با هم رفتار کنند. (سوره شعراء، آیه 130)
هود علیه السلام بسیار آنها را موعظه و نصیحت کرد و راه راست را به آنها نشان داد و هر گونه عذر و بهانه اى را از آنان گرفت؛ اما از پذیرش حق ابا کردند و به مقابله و انکار وى پرداختند و جز عده بسیار کمى به وى ایمان نیاوردند و اکثریت آنها بر انکار و دشمنى اصرار ورزیدند و به او نسبت دیوانگى و سفاهت دادند و از او درخواست کردند که عذابى را که به آنان وعده مى دهد؛ نازل کند. پس خداوند عذابش را نازل کرد و بادى به سوى آنها فرستاد که هر چیزى را که در جلوى آن قرار مى گرفت به خاکستر تبدیل مى کرد. (سوره الذاریات، آیه 43)
و مردم را به صورت نخل هاى سوخته درمى آورد. (سوره قمر، آیه 20) تندباد سرکش و هلاک کننده، هفت شبانه روز به طور دائم بر آنها مسلط بود و آن قوم به صورت تنه پوسیده و تو خالى درختان خرما بر زمین مى افتادند. (سوره الحاقة، آیه 7)
این باد به فرمان خدا همه چیز را نابود مى کرد به طورى که هیچ چیزى جز خانه هایشان دیده نمى شد. (سوره احقاف، آیه 25) به این ترتیب خداوند همه آنها را هلاک کرد، مگر هود و کسانى که به وى ایمان آورده بودند. (سوره هود، 58)[۴]
حضرت هود در روایات
امام باقر علیه السلام در بیان چگونگى قوم عاد مى فرمایند: قوم عاد اندامى بسیار کشیده و قدرتمند داشتند به طورى که با دست خویش سنگ کوهها را مى شکافتند، آنها بت پرست بودند و به همین خاطر هود بدانها فرمود: «أَتُجادِلُونَنِی فِی أَسْماءٍ سَمَّیْتُمُوها»: (سوره اعراف، آیه 71)
گروهى از آنها باران را به خاطر آبیارى و زمین را به خاطر برداشت روزى از آن پرستش مى نمودند و خداى دیگرى به گمان شفاى بیمارانشان و دیگرى را به خاطر همراهیشان در سفر مى پرستیدند. اما همگى آنها بوسیله گردباد غضب الهى به هلاکت رسیدند. قوم عاد، هود را متهم ساختند که به خاطر ناسزاگوئى به خدایان آنها دچار سبک مغزى شده است. از دیگر عادات زشت آنها این بود که منازل خویش را بر بلندیها مى ساختند تا موقع عبور پیادگان آنها را مورد استهزاء قرار دهند.[۵]
پانویس
داستان پیامبران یا قصه هاى قرآن از آدم تا خاتم (یوسف عزیزى)، ص161.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.