که اولا: از نوع کتاب و منطق و دانش است بر خلاف معجزه انبیای گذشته که از نوع امور محسوس بوده است.
و ثانیا: وابسته به حضور و حیات شخص پیامبر (ص) در جامعه نیست.
و بهمین جهت معجزه اسلام جاودانه و ابدی است بر خلاف معجزات انبیای گذشته.
مهمترین دلیل بر زنده بودن معجزه اسلام (=قرآن) تحدی و مبارز طلبیدن خود قرآن است که می فرماید:
"و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پیامبر) نازل کرده ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را –غیر خدا- (برای این کار) فراخوانید اگر راست می گوئید." [5]
و آیات دیگر. [6]
البته فهمیدن ابعاد و جنبه های مختلف اعجاز قرآن نیاز به تلاش و تحقیق زیادی دارد که بخشی از آنها در کتاب تفسیر المیزان [7] آمده است.
تحریف نشدن قرآن یعنی هیچ تغییر و دگرگونی در او ایجاد نشده است.
چون شخص پیامبر (ص) عنایت خاصی به حفظ دقیق آن داشته اولا: به عده ای که به کاتبان وحی معروفند دستور می دادند تا آیات و سوره ها را مکتوب نمایند.
ثانیا: تشویق فراوان ایشان نسبت به حفظ و از بر نمودن قرآن، و لذا عده زیادی در زمان پیامبر (ص) به "حافظین" قرآن معروف بودند.
و ثالثا: ترغیب به قرائت آن که دقیقا باید الفاظ با خصوصیات لفظی و تجویدی قرائت گردد؛ نه صرف مطالعه و دریافت مفاهیم. [8]
و این عوامل باعث شده تا قرآن از آفت "تحریف" مصون بماند.
علاوه اینکه خداوند هم وعده فرموده که من قرآن را حفظ می کنم. [9]
سومین راه برای اثبات حقانیت اسلام مسئله خاتمیت پیامبر اسلام (ص) است. چون متون دینی اسلام [10] تاکید دارند که پیامبر اسلام آخرین پیامبر خداست و بعد از او پیامبری نخواهد آمد.
و در همه جوامع بشری آخرین دستور العمل یک مدیر و کار فرما، ملاک عمل قرار می گیرد، و لازم الاجرا خواهد بود. و با آمدن دستور العمل جدید قبلی ها خود به خود ملغی می شوند.
و در متون دینی ادیان دیگر نیامده که: پیامبرشان آخرین فرستاده خدا است. بلکه بشارت به ظهور پیامبر اسلام را به پیروان خود داده اند. [11] یعنی به نوعی موقتی بودن خود را بیان نموده اند.
4- چهارمین مطلب که برای اثبات حقانیت اسلام باید در نظر داشت مسئله جامعیت اسلام است.
برای فهم جامعیت و برتری مفاهیم دین اسلام باید مطالعه مقایسه ای محتوای متون مقدس دین اسلام با محتوای ادیان دیگر صورت گیرد مخصوصا با توجه به تفاسیر و توضیحاتی که اهل بیت پیامبر علیهم السلام در پیرامون مفاهیم دین اسلام بیان داشتند که در آن صورت جامعیت برتری تعالیم دینی در ابواب اعتقادی، توحید و صفات خداوند، و اخلاق فردی و اجتماعی، حقوق، اقتصاد، و سیاست و حکومت آشکار و روشن می شود.
برای آشنایی با ابعاد مختلف اسلام و جامعیت دین اسلام، می توانید به کتاب گستره شریعت تالیف عبدالحسین خسروپناه مراجعه فرمائید.
5-نکته پنجم اینکه: در میان ادیان و پیامبران تنها دینی که دارای تاریخ هست و معتبر می باشد اسلام است که مورخان حتی جزئیات دوران کودکی پیامبر (ص) را نیز ضبط کردند. در حالیکه بقیه ادیان دارای سند تاریخی معتبر نیستند و بهمین جهت برخی از متفکرین غربی حتی در وجود حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام شک دارند.
و اگر قرآن ما مسلمانها نام حضرت مسیح و دیگر انبیاء را ذکر نمی کرد شاید دین مسیح و پیامبرشان دارای چنین رسمیت و رواجی در جامعه بشری نبودند. [12]
[1] راه سعادت، 206 و 207.
[2] همان، 107 تا 213.
[3] تورات، سفر پیدایش، باب دوم و سوم.
و خداوند خدا باغی در عدن بطرف مشرق غرس نمود و آن آدم را که سرشته بود در آنجا گذاشت، خداوند خدا درخت خوشنما و خوش خوراک را از زمین و درخت حیات را در وسط باغ، و درخت معرفت نیک و بد را... و خداوند خدا آدم را امر فرموده گفت از همه درختان باغ بی ممانعت بخور اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار بخوری زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد.... و مار از همه حیوانات صحرا که خداوند ساخته بود هوشیارتر بود و بزن گفت آیا خدا حقیقتا گفته است که از همه درختان باغ نخورید زن بمار گفت از میوه درختان می خوریم لکن از میوه درختی که در وسط باغ است خدا گفت از آن نخورید و آن را لمس مکنید مبادا بمیرید مار بزن گفت هر آینه نخواهید مرد بلکه خداوند می داند در روزیکه از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود... .
به کتاب هستی بخش تالیف شهید هاشمی نژاد ص 252 تا ص 262 مراجعه نمائید.
[4] همان باب 21 آیه 24.
و یعقوب تنها ماند و مردی باو تا طلوع فجر کشتی می گرفت و چون او دید که بر وی غلبه نمی یابد کف ران یعقوب را لمس کرد و کف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد پس گفت مرا رها کن زیرا که فجر می شکافد گفت تا مرا برکت ندهی ترا رها نکنم بوی گفت نام تو چیست؟ گفت یعقوب گفت از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل زیرا که با خداوند و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی... .
[5] بقره، 23 ترجمه مکارم.
[6] اسراء، 88 : قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعضهم ظهیرا.
[7] المیزان، ج 1 ص 58 تا ص 86.
[8] راه سعادت، ص 22.
قرآن کلام خداست که به وحی الهی بر پیغمبر نازل گردید لذا ترجمه آن را قرآن و مطالعه آن را بی لفظ تلاوت نخوانیم هر چند ثواب بسیار دارد.
و در صفحه 215 می گویند:
و اینکه می بینی قرآن از دستبرد دشمنان محفوظ مانده است برای اینست که هزاران هزار مردم در هر زمان مراقب و مواظب آنند و آن را حفظ دارند و خواندن عین الفاظ آنرا با قواعد قرائت و تجوید عبادت می دانند و معتقدند اگر اندکی حروف آن را غلط ادا کنند، ثواب نبرده بلکه گناه کرده اند، بر خلاف تورات و انجیل که قرائت و تجوید و امثال آن ندارد.
و در ص 24 و 25 می گوید:
قرآن کریم در مدت 23 سال نازل شد و هر گاه فرود می آمد پیغمبر (ص) آن را بر مومنین قرائت می فرمود و همان وسیله دعوت مردم به اسلام بود و هرگز آن را در زوایا پنهان نمی کرد و چون مردم تعلیم می گرفتند و می نوشتند یا از بر می کردند هر جا به دعوت بت پرستان قبائل می رفتند چند سوره از قرآن با خود می بردند. وقتی مسلمانان به حبشه رفتند از آن سوره ها که تا آن وقت نازل شده بود با خود بردند و سوره مریم را برای نجاشی پادشاه حبشه خواندند... .
پس هر یک از این سوره ها را عده ای غیر محصور از مسلمانان در همه عربستان از بر داشتند یا نوشته بودند. مثلا سوره یس را ده هزار نفر و سوره الرحمن را بیست هزار نفر... .
مردم هم مختلف بودند گروهی مثلا ده سوره از بر داشتند، گروهی پنجاه سوره و چند تن بودند که هر چه قرآن نازل شده بود یا از بر داشتند یا نوشته بودند..." .
[9] حجر/ 9: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.
[10] احزاب/ 40: ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین.
و حدیث رسول اکرم (ص) به حضرت علی (ع): انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعد. صحیح بخاری ج 4 ص 250. کتاب فضائل النبی، باب 9، ح 3706.
[11] راه سعادت، ص 226 تا 241 – انجیل یوحنا، 14:21.
[12] مجموعه آثار مطهری، ج 16 ص 44.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.