چرا دو موضوع گوشتهای حرام و کامل شدن دین در این آیه کاملاً مستقل از هم هستند؟
دو مطلب جداى از هم در این آیه بیان شده است، یک مطلب مربوط به تحریم گوشتهاى حرام، مگر در موارد اضطرارى و مطلب دیگر مربوط به کامل شدن دین و یأس کفّار که این قسمت کاملاً مستقلّ است، به چند دلیل:
الف: یأس کفّار از دین، به خوردن گوشت مردار یا نخوردن آن ارتباطى ندارد.
ب: روایاتى که از طریق شیعه و سنى در شأن نزول آیه آمده، در مقام بیان جمله «الیوم یئس الّذین کفروا» و «ألیوم اکملت لکم دینکم» است، نه مربوط به جملات قبل و بعد آن، که درباره احکام مردار است.
ج: طبق روایات شیعه و سنّى، این قسمت از آیه: «الیوم اکملت...» پس از نصب علىّبن ابىطالب علیهماالسلام به امامت در غدیرخم نازل شده است.
د: غیر از دلائل نقلى، تحلیل عقلى نیز همین را مىرساند، چون چهار ویژگى مهم براى آن روز بیان شده است: ۱- روز یأس کافران، ۲- روز کمال دین، ۳- روز اتمام نعمت الهى بر مردم، ۴- روزى که اسلام به عنوان «دین» و یک مذهب کامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.
امام باقر علیهالسلام میفرمایند: ولایت، آخرین فریضه الهى است، سپس آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» را تلاوت نمودند. (کافى، ج۱، ص۲۸۹)
علت مأیوس شدن کفار از نابودی اسلام
همه یأس کفار از غلبه بر دین خدا حتماً باید به خاطر عامل و علتى بوده باشد که عقل و اعتبار صحیح آن را تنها عامل ناامیدى کفار بداند و آن این است که خداى سبحان براى این دین کسى را نصب کند که قائم مقام رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باشد و در حفظ دین و تدبیر امر آن و ارشاد امت متدین کار خود آن جناب را انجام دهد به نحوى که خلاى براى آرزوى شوم کفار باقى نماند و کفار براى همیشه از ضربه زدن به اسلام مأیوس شوند.
آرى مادام که امر دین قائم به شخص معینى باشد، دشمنان آن میتوانند این آرزو را در سر بپرورانند که با از بین رفتن آن شخص دین هم از بین برود، ولى وقتى قیام به حاملى شخصى مبدل به قیام به حاملى نوعى شد، آن دین به حد کمال میرسد و از حالت حدوث به حالت بقا متحول شده نعمت این دین تمام میشود.
دلایلی بر نزول آیه ۳ سوره مائده در روز غدیر
حال اگر وقایع روزهاى تاریخ اسلام را بررسى کنیم، هیچ روز مهمى مانند بعثت، هجرت، فتح مکّه، پیروزى در جنگها و... با همه ارزشهایى که داشتهاند، شامل این چهار صفت مهم مطرح شده در این آیه نیستند. حتّى حجّةالوداع هم به این اهمیّت نیست، چون حج، جزئى از دین است نه همه دین.
بعثت، اوّلین روز شروع رسالت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله است که هرگز نمىتوان گفت روز اوّل بعثت، دین کامل شده است.
هجرت، روز فرار پیامبر صلى الله علیه وآله به فرمان خداست، روز حمله کفّار به خانه پیامبر است نه روز یأس آنان.
روزهاى پیروزى در جنگ بدر و خندق و... تنها کفّارى که در صحنه نبرد بودند مأیوس مىشدند، نه همه کفار در حالى که قرآن مىفرماید: «الیوم یئس الّذین کفروا...» همه کفار مأیوس شدند.
حجّةالوداع که مردم آداب حج را در محضر پیامبر صلى الله علیه و آله آموختند، تنها حج مردم با آموزش پیامبر کامل شد، نه همه دین در حالى که قرآن مىفرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم»
غدیرخم روزى است که خداوند فرمان نصب حضرت على را به جانشینى پیامبرصلى الله علیه وآله صادر کرد، تنها آن روز است که چهار عنوان ذکر شده در آیه «اکملت، اتممت، رضیت، یئس الّذین کفروا» با آن منطبق است.
امّا یأس کفّار، به خاطر آن بود که وقتى تهمت و جنگ و سوء قصد ضد پیامبر، نافرجام ماند، تنها امید آنها مرگ پیامبرصلى الله علیه وآله بود. نصب علىّبن ابىطالب علیهمالسلام به همه فهماند که اگر آن حضرت پسرى مىداشت، بهتر از على نبود و با مرگ او دین او محو نمىشود، زیرا شخصى چون علىّبن ابىطالب علیهما السلام جانشین پیامبرصلى الله علیه وآله و رهبر امّت اسلام خواهد بود. اینجا بود که همه کفّار مأیوس شدند.
کمال دین و اتمام نعمت کدام است
کمال دین، به خاطر آن است که اگر مقرّرات وقوانین کامل وضع شود، لکن براى امّت و جامعه، رهبرى معصوم وکامل تعیین نشود، مقرّرات ناقص مىماند.
اتمام نعمت، به خاطر آن است که قرآن بزرگترین نعمت را نعمت رهبرى و هدایت معرّفى کرده است، اگر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از دنیا برود و مردم را بىسرپرست بگذارد، کارى کرده که یک چوپان نسبت به گله نمىکند. چگونه بدون تعیین رهبرى الهى نعمت تمام مىشود. رضایت خداوند، براى آن است که هرگاه قانون کامل و مجرى عادل بهم گره بخورد رضایت پروردگار حاصل مىشود.
اگر هر یک از اکمال دین، اتمام نعمت، رضایت حقّ و یأس کفّار به تنهایى در روزى اتفاق افتد، کافى است که آن روز از ایّاماللّه باشد. تا چه رسد به روزى مثل غدیر، که همه این ویژگىها را یک جا دارد. به همین دلیل در روایات اهل بیت علیهم السلام عید غدیر، از بزرگترین اعیاد به شمار آمده است.
آثار اشیا، گاهى مترتّب بر جمع بودن همه اجزاى آن است، مثل روزه، که اگر یک لحظه هم پیش از اذان، افطار کنیم، باطل مىشود، از این جهت کلمه «تمام» به کار رفته است: «اتمّوا الصیام الى اللیل» و گاهى به گونهاى است که هر جزء، اثر خود را دارد، مثل تلاوت آیات قرآن، که کمالش در تلاوت همه آن است و هر قدر هم خوانده شود، ثواب دارد. گاهى بعضى اجزا به گونهاى است که اگر نباشد، یک مجموعه ناقص است، هر چند همه اجزاى دیگر هم باشد، مثل خلبان و راننده که هواپیما و ماشین بدون آنها بىثمر و بىفایده است.
رهبرى و ولایتِ حقّ همچنین است، چون انسان را با خدا گره مىزند و بدون آن، آفریدهها و نعمتها به نقمت تبدیل مىشود و انسان را به خدا نمىرساند.
در آیه ۱۰۹ بقره، تمایل کفار نسبت به انحراف مسلمانان از راه خودشان مطرح شده است. خداوند فرمان داد: شما اغماض کنید تا امر الهى برسد. پس مسلمانان منتظر حکم قاطعى بودند که کفّار را مأیوس سازد، تا اینکه آیهى «الیوم اکملت...» نازل شد.
برگرفته از تفاسیر نور و المیزان
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.