امروزه با پیشرفت علم و دانش، اطلاع داشتن از حوادث و رویدادها امری ضروری است. با گذشت زمان نیازهای بشر نسبت به علوم مختلف بیشتر میگردد و انسان بیشتر به موجودیت و گذشته خود پی میبرد.
با کمی تامل و تحقیق درباره مسائل دینی متوجه میشویم که نیاز فطری انسان به دین، امری است کاملاً طبیعی و بشر برای شناخت خویشتن و رسیدن به اهداف والای زندگی خود و نیز شناخت نسبت به آینده و زندگی پس از مرگ (معاد) از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
دین تنها شیوهای برای رسیدن به اهداف مادّی جامعه نیست، بلکه راهنمای انسان است به سوی اخلاقی نیکو و کرداری پسندیده و درک بهتر و جامعتر ازخالق هستی و معاد و آنچه که ما از آنها غافلیم و از کنارشان با بی اعتنایی میگذریم.
احساس نیاز انسان به دین را با کمی تحقیق میتوان از روزگاران بسیار دور جستجو کرد. قبایل وحشی بهترین مثال برای این موضوع است که با آنکه خوی خشونت و وحشیگری در نهادشان بود، خود را ملزم به داشتن آیینی مذهبی میدانستند و تصور میکردند که با پیروی از آداب و سنن جاهلی و مثلاً رقصیدن با آتش، ارواح شیاطین از جسم بیماران و قبیلهشان دور میشود؛ آن را وظیفه خود میپنداشتند و به پرستش حیوان و یا درختی مخصوص پرداخته به زبان خود آنها را «توتم» مینامیدند.
بنابراین دین هم مانند سایر شئونات زندگی، سیر تکاملی و تحولی مشخص و معین را طی نموده است و گفته میشود که آغاز و منشاء آن از کلمه «توتم» که به معنای مقدس و محترم است گرفته شده است.[1]
تا اینکه اسلام در اوایل قرن هفتم میلادی توسط پیامبر اکرم حضرت محمد (صلّیاللهعلیهو آلهوسلّم) در عربستان ظهور کرد. آن حضرت در سن چهل سالگی، همزمان با حکومت خسرو پرویز از طرف خداوند متعال به پیامبری مبعوث گردید. آنچه به ایشان وحی شد، قرآن کریم نامیده شد که ویژگیهای خاصی نسبت به کتابهای آسمانی دیگر دارد از جمله فصاحت و بلاغت و بداعت آیات آن. این کتاب شریف (قرآن کریم) شامل مجموعه قوانین محکم و استوار و گزارشهای غیبی و تاریخی و اخلاقی و اجتماعی و بیان زندگی پس از مرگ و چگونگی به وجود آمدن موجودات و کائنات است.
خداوند متعال در سوره آل عمران در آیه 85 میفرماید: «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ هرکسی به غیر از اسلام به سراغ دین دیگری برود پس هرگز از او قبول نمی شود و او در قیامت از زیانکاران خواهد بود».
در این آیه خدا با صراحت کامل اعلام میدارد که هر کسی غیر از دین اسلام را انتخاب کند و آن دین را بپذیرد قابل قبول نیست.
در این آیه خداوند بعد از اینکه مردم را به دین اسلام دعوت کرد و با استدلال، اسلام را کاملترین دین دانست و همچنین بعد از جریان مباهله و همسویی با عقاید و کتابهای آسمانی دیگر با صراحت کامل و به طور آشکار و بی پرده از نهایی بودن و کاملتر بودن اسلام سخن میگوید. چرا که خداوند متعال سیر تکاملی دین را بعد از فرستادن ادیان مختلف در اسلام نهایی کرد.
همچنین منظور از اسلام در این آیه، دینی است الهی که احکام و معارف آن بر سه پایه توحید، معاد و نبوت استوار است. بنابراین این آیه، خط بطلانی است بر ادیانی که یا الهی نیستند یا اگر در دسته ادیان الهی هستند با آمدن آخرین فرستاده الهی، دیگر منسوخ شدهاند. بنابراین راه رسیدن به سعادت، یکی بیشتر نیست و آن، پذیرش اسلام و حرکت بر اساس دستورات آن.
----------------------------------------------------------------
[1] : برگرفته از کتاب نگرشی کوتاه بر ادیان و مذاب جهان نوشته منصور پور کیوان
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.