حضرت آدم در قرآن و روایات

حضرت آدم در قرآن و روایات

آدم خلیفه خدا در زمین

این موضوع در آیات 30 تا 33 سوره بقره بیان گردیده است: «و آن زمان که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من مى‌ خواهم در روى زمین جانشین و حاکمى قرار دهم. فرشتگان گفتند: اگر هدف تو از آفرینش انسان عبادت است که ما تو را تسبیح گفته و حمد تو را به جا مى‌ آوریم. پس چرا مى‌ خواهى کسى را در زمین قرار دهى که به فساد و خونریزى دست زده و زمین را تباه نماید؟ خداوند فرمود: من از آفرینش انسان، حقایقى را مى‌ دانم که شما از آن بى‌ خبرید».

پس از آن خداوند، آدم را بیافرید و علم اسماء یعنى علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات را همگى به او آموخت و آنگاه آن اسامى را به فرشتگان عرضه کرد و فرمود اگر راست مى‌ گوئید اسامى این‌ها را برشمارید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا منزهى تو، ما چیزى جز آن چه تو به ما تعلیم داده‌ اى، نمى‌ دانیم زیرا تنها تو دانا و حکیمى. خداوند، آدم را مخاطب قرار داد و فرمود: اى آدم، فرشتگان را از این اسامى و اسرار این موجودات آگاه کن و هنگامى که آدم آنان را آگاه نمود. خداوند به فرشتگان فرمود: آیا نگفتم من غیب آسمان‌ها و زمین را و آنچه را که شما پنهان و یا آشکار سازید مى‌ دانم؟

عصیان ابلیس از فرمان سجده بر آدم

این موضوع اولین بار در آیه 34 سوره بقره بیان گردیده است: «آنگاه به فرشتگان گفتیم: همه در برابر آدم سجده و خضوع کنید و او را تکریم نمائید. همه آن‌ها سجده کردند جز ابلیس که به خاطر این نافرمانى کافر شد». (سوره بقره، آیه 34)

آنگاه با بیان‌های دیگری در سوره اعراف آیات 11 و 12، سوره اسراء آیات 61 و 62، سوره کهف آیه 50، سوره طه آیه 116 و سوره ص آیات 71 تا 74 آمده است.

آفرینش آدم

این موضوع در آیه 59 سوره آل عمران چنین بیان گردیده است: «قطعاً داستان عیسى نزد خدا (از نظر چگونگى آفرینش ) مانند داستان آدم است، که (پیکر) او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود: (موجود زنده) باش پس بى درنگ (موجود زنده) شد».

و در آیه 26 سوره حجر آمده است: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ و همانا ما انسان را از گل و لاى کهنه متغیر بیافریدیم.

و در سوره مومنون آیه 12 آمده: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طینٍ»؛ و همانا ما آدمى را از گل خالص آفریدیم.

همچنین در محل‌های دیگری همچون: سوره حج/ آیه 5، سوره ص/ آیه 71، سوره صافات/ آیه 11، سوره حجر/ آیه 48، سوره الرحمن/ آیه 14، سوره سجده/ آیه 7 خلقت انسان از خاک و گل با اختلافاتی در تعابیر آمده است.[۳]

سکونت آدم در بهشت و رانده شدن از آن و توبه او

این موضوع اولین بار در آیات 35 تا 39 سوره بقره بیان گردیده است: «پس از آن به آدم گفتیم: اى آدم تو و همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمت‌هاى آن هر چه مى‌ خواهید بخورید. اما به این درخت نزدیک نشوید و از میوه آن نخورید که از ستمکاران خواهید شد. در این هنگام، شیطان با سخنان خود آن‌ها را فریب داد و از میوه آن درخت خوردند و این نافرمانى باعث خروج آن‌ها از بهشت گردید و ما به آن‌ها گفتیم: همگى به زمین فرود آئید در حالی که بعضى از شما دشمن دیگرى خواهد بود و براى شما تا مدتى معین در زمین قرارگاه و وسیله بهره ‌بردارى است. پس از آن آدم، از پروردگار خود کلماتى را آموخت که وسیله اى براى پذیرش توبه وى در پیشگاه خداوند گردید و خداوند توبه او را پذیرفت چون او توبه‌ پذیر و مهربان است. آنگاه به آن‌ها گفتیم که در زمین فرود آئید و مسکن گزینید و زندگى را آغاز کنید و آنگاه که هدایتى از طرف من براى شما آمد کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى براى آن‌ها هست و نه اندوهگین مى‌ گردند. اما کسانى که به آیات ما کافر شده و آن‌ها را تکذیب کنند اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند بود».

این جریان همچنین در آیات 19 تا 27 سوره اعراف آمده و در حین نقل آن بنی‌آدم را به درس آموزی از این داستان و مراقبت خود از فریفته شدن به وسوسه‌های شیطان توصیه نموده است. جای دیگری که قرآن به این داستان پرداخته است، آیات 115 تا 124 سوره طه است.

حضرت آدم در روایات

  • امام علی علیه‌السلام درباره نحوه خلقت حضرت آدم علیه‌السلام از خاک می‌فرماید: «ثُمّ جَمَعَ سبحانَهُ مِن حَزْنِ الأرضِ و سَهْلِها، و عَذْبِها و سَبَخِها، تُربَةً سَنَّها (سَنّاها) بالماءِ حتّی خَلَصَت، ولاطَها بالبَلَّةِ حتّی لَزِبَت، فَجَبَلَ مِنها صُورَةً ذاتَ أحناءٍ و وُصولٍ، و أعضاءٍ و فُصولٍ، أجمَدَها حتَّی استَمسَکَت، و أصلَدَها حتّی صَلْصَلَت، لِوَقتٍ مَعدودٍ و أمَدٍ مَعلومٍ. ثُمّ نَفَخَ فیها مِن رُوحهِ فَمَثُلَت (فتَمثّلَت) إنسانا ذا أذهانٍ یُجیلُها و فِکَرٍ یَتَصَرّفُ بها... مَعجونا بطِینَةِ الألوانِ المُختَلِفَةِ، والأشباهِ المُؤتَلِفَةِ، والأضدادِ المُتَعادِیَةِ، والأخلاطِ المُتَبایِنَةِ، مِن الحَرِّ والبَردِ، والبَلَّةِ والجُمودِ؛ سپس خداوند سبحان از قسمت ‌های سخت و نرم زمین و شیرین و شوره ‌زار آن، خاکی برداشت و بر آن آب ریخت تا پاک و خالص شد و با رطوبت بیامیختش تا آن که چسبناک گشت. آنگاه از آن هیکلی بیافرید، دارای اعضا و پیوندها و گسستگی ‌ها؛ مدتی مشخص و زمانی معلوم آن را بداشت تا این که خشکید و به هم پیوست و چون سفال سخت شد. آن گاه از روح خویش در آن دمید تا به صورت انسانی گردید صاحب ذهن‌ هایی که آن‌ ها را به حرکت درمی‌ آورد و اندیشه‌ ای که با آن (در کارهایش) دخل و تصرف می‌ کند... آمیخته به طینتی با رنگ‌ های گوناگون و چیزهایی همانند یکدیگر و حالاتی متضاد و اخلاطی ناهمگون از قبیل گرمی و سردی و رطوبت و خشکی».[۴]
  • امام علی علیه‌السلام در شرح آفرینش آدم علیه السلام، می‌ فرماید: «فقالَ سبحانَهُ: «اُسْجُدُوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا إلاّ إبلیسَ» اِعتَرَتهُ الحَمِیَّةُ و غَلَبَتْ علَیهِ الشِّقوَةُ و تَعَزَّزَ بِخِلقَةِ النارِ و استَوهَنَ خَلقَ الصَّلصالِ؛ خدای سبحان فرمود: «بر آدم سجده کنید. پس همه سجده کردند مگر ابلیس» که غرور و نخوت او را فراگرفت و بدبختی بر وجود وی چیره گشت و به آفرینش (خود) از آتش بالید و آفرینش (آدم از) گل خشک را خوار شمرد».[۵]
  • امام علی علیه‌السلام علت این که ابلیس سجده نکرد را چنین بیان می‌فرماید: «فَافتَخَرَ علی آدمَ بخَلقِهِ و تَعَصَّبَ علَیهِ لأصلِهِ... فَلَعَمرُ اللّه ِ لقد فَخَرَ علی أصلِکُم و وَقَعَ فی حَسَبِکُم و دَفَعَ فی نَسَبِکُم... فاللّه َ اللّه َ فی کِبرِ الحَمِیَّةِ و فَخرِ الجاهِلیَّةِ؛ به خلقت خود (از آتش) بر آدم فخر فروخت و به خاطر منشأ خود علیه او عصبیت به خرج داد... سوگند به خدا که او بر اصل و ریشه شما فخر فروخت و از حسب و نسب شما عیب‌گویی کرد... زنهار، زنهار، به خدا پناه برید از تکبر و عصبیت و فخرفروشی‌های جاهلیت».[۶]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدم پیش از آن که مرتکب گناه شود اجلش در برابر دیدگان او بود و آرزویش پشت سر او. اما چون گناه ورزید خداوند آرزویش را جلو چشم او نهاد و اجلش را پشت سر او، این است که تا دم مرگ آرزو دارد.[۷]
  • امام صادق علیه ‌السلام: خدای عزوجل به آدم علیه‌ السلام وحی فرمود: من همه سخن را در چهار کلمه برای تو گرد می ‌آورم. عرض کرد: پروردگارا، آن چهار کلمه چیست؟ فرمود: یکی از من است، یکی از تو، یکی به رابطه من و تو مربوط می‌ شود و یکی به رابطه میان تو و مردم. عرض کرد: پروردگارا، آن‌ ها را برایم بیان فرما تا بدانمشان.

فرمود: آن که اختصاص به من دارد، این است که مرا بندگی کنی و چیزی را شریکم نگردانی. آن که اختصاص به خودت دارد، این است که در برابر عمل تو پاداشی دهمت که بیش از هر چیز به آن محتاجی. آن که به رابطه میان من و تو مربوط می‌ شود، این است که تو دعا کنی و من اجابت کنم و آن که به رابطه میان تو و مردم مربوط می ‌شود، این است که برای مردم آن پسندی که برای خود می ‌پسندی.[۸]

  • در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام از آفرینش حوا پرسیده شد، فرمودند: «سألتُ أبا جعفرٍ علیه‌ السلام: مِن أیِّ شیءٍ خَلقَ اللّه ُ حَوّاءَ: أیَّ شیءٍ یقولُ هذا الخَلقُ؟ قلتُ: یقولونَ: إنّ اللّه َ خَلَقَها من ضِلعٍ مِن أضلاعِ آدَمَ فقالَ: کَذَبوا، کانَ یُعجِزُهُ أن یَخلُقَها مِن غَیرِ ضِلعهِ؟! فقلتُ: جُعِلتُ فِداکَ یابنَ رسولِ اللّه ِ، مِن أیِّ شیءٍ خَلَقَها؟ فقالَ: أخبَرَنی أبی عن آبائهِ علیهم‌ السلام قالَ: قالَ رسولُ اللّهِ: إنّ اللّه َ تبارکَ و تعالی قَبَضَ قَبضَةً مِن طِینٍ فخَلَطَها بیَمینِهِ و کِلتا یَدَیهِ یَمینٌ فخَلَقَ مِنها آدَمَ، و فَضلََت فَضلَةٌ مِن الطِّینِ فخَلَقَ مِنها حَوّاءَ؛ از حضرت باقر علیه‌ السلام پرسیدم: خداوند حوا را از چه آفرید؟ فرمود: این مردم چه می‌ گویند؟ عرض کردم: می ‌گویند: خداوند او را از یکی از دنده ‌های آدم خلق کرده است. فرمود: نادرست می ‌گویند. مگر عاجز بود از این که او را از غیر دنده آدم بیافریند؟ عرض کردم: فدایت شوم یابن رسول اللّه ، او را از چه چیز آفرید؟ فرمود: پدرم از پدرانش علیهم ‌السلام به من خبر داد که رسول خدا فرمود: خدای تبارک و تعالی مشتی گل برداشت و آن را با دست راست خود هر دو دست خدا راست است به هم آمیخت و از آن آدم را خلق کرد و مقداری از آن گل اضافه آمد که از آن حوا را آفرید».[۹]

اخلاق و فضائل و ویژگی‌های حضرت آدم علیه‌السلام

  • از سفارش‌های آدم علیه‌ السلام به فرزندش شیث علیه‌ السلام: «إذا عَزَمْتُم علی أمرٍ فانْظُروا إلی عَواقِبِهِ، فإنّی لَو نَظَرْتُ فی عاقِبَةِ أمْری لَم یُصِبْنی ما أصابنَی»؛ هرگاه قصد کارى کردید، به پیامدهاى آن بنگرید؛ اگر من در عاقبت کار خود اندیشیده بودم، آنچـه بـه سـرم آمـده، نمى آمـد.[۱۰]
  • از وصیت آدم علیه‌ السلام به فرزندش شیث علیه‌ السلام: «لاتَرکَنُوا إلی الدنیا الفانیَةِ، فإنّی رَکَنتُ إلی الجنّةِ الباقیَةِ فما صَحِبَ لی و اُخِْرجْتُ مِنها»؛ به دنیای فانی دل مبندید؛ زیرا من به بهشت جاویدان دل بستم اما با من وفا نکرد و از آن بیرون رانده شدم.[۱۱]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «إنّ اللّه َ لَمّا أخرَجَ آدَمَ مِن الجَنّةِ زَوّدَهُ مِن ثِمارِ الجَنّةِ و عَلّمَهُ صَنعَةَ کُلِّ شَیءٍ»؛ خداوند هنگامی که آدم را از بهشت بیرون کرد، توشه او را از میوه‌ های بهشت قرار داد و فن ساختن هر چیزی را به او آموخت».[۱۲]

پانویس

  • (تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»).حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر (سید عبدالحجت بلاغى)، جلد دوم تعلیقه، ص 541.
  • بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج 11، ص 102.
  • برای جمع بین این موارد به تفاسیر قرآن رجوع شود به عنوان نمونه در تفسیر المیزان به نقل از مجمع البیان طبرسی این وجه را ذکر نموده: اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن مى فرماید: «خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»؛ آدم را از خاک خلق کرد. چیزى که هست خاک مذکور را گل کرد، همچنان که فرموده: «وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ»؛ تو آدم را از گل آفریدى. آنگاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، همچنان که فرموده: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ آدمى را از گل گندیده خلق کردم. آنگاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: «من صلصال؛ از گل خشکیده» بنابراین تناقضى در این تعبیرهاى مختلف قرآن نیست زیرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بیان مى کند. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 12، ص 223)
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج 11، ص 122.
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج 74، ص 304.
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج 14، ص 465.
  • پیام رسول ترجمه اى دیگر از نهج الفصاحه (ابوالقاسم پاینده)، ص27.
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج11، ص257.
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج11، ص116.
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج75، ص452.
  • بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج75، ص452.
  1. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج2، ص268.

۱ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

وبلاگ دین کامل به جهت لزوم مرکزی مجازی برای نشر و گسترش تعالیم اسلام برای تمام قشرهای جامعه بوجود آمده است.در این وبلاگ تلاش ما معرفی اسلام بعنوان کاملترین و جامعترین دین خداست که بر پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد(ص)نازل شده است.سعی ما در مرکز مجازی دین کامل بر ایجاد انگیزه در نسل جوان خواهد بود.با توجه به اینکه زمان تغییر کرده است و بسیاری ممکن است به سفرهای خارجی با اهداف مختلف مسافرت کنند لازم است تا جوان ایرانی آگاهی کاملی نسبت به دین اسلام داشته باشد و به قول معروف چنته اش پر باشد تا بتواند در برابر تبلیغات ادیان گمراه کم نیاورد و به لحاظ تئوری بتواند مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زده و خود را از اسارت اینان برهاند.
مرکز پیامک:۵۰۰۰۱۰۷۰۷۱۴۱۴

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی